چرا پوراحمد خودرا مدیون نادر ابراهیمی می دانست؟
به گزارش عطر و تن، کیومرث پوراحمد خودرا تنها مدیون نادر ابراهیمی می دانست و در این زمینه اظهار داشته بود: در کارم فقط به نادر ابراهیمی که در حق من پدری کرد، مدیون هستم برای اینکه من را آزاد گذاشته بود هر سکانسی که می خواستم با هر فیلمبرداری می گرفتم و تشویقم هم می کرد.
به گزارش عطر و تن به نقل از ایسنا، موزه سینما به یاد «کیومرث پوراحمد»؛ فیلمنامه نویس و کارگردان سینمای ایران بخش هایی از گفتگوی تاریخ شفاهی این هنرمند فقید را بازنشر کرد.
پوراحمد در این گفت و گو درباره ی دوران کودکی خود اظهار داشته بود: من در اصل نجف آبادی هستم و در زمان کودکی سرگرمی زیادی برای ما وجود نداشت؛ یک مداد رنگی شش تایی کوچک برای ما جهان بزرگی بود.
وی درباره ی آشنایی خود با سینما نیز یادآوری کرده بود: برادر بزرگم چندبار من را به سینما برده بود. یادم می آید فیلم های «عروس فراری»، «آقا جنی شده» و «اسپارتاکوس» را با وی در سینما دیدم و با دیدن فیلم «اسپارتاکوس» دریچه دیگری از سینما به روی من باز شد و دائم از خودم می پرسیدم این فیلم ها را به چه صورت می سازند و این تصاویر را به چه صورت کنار هم قرار می دهند و هنوز پس از سال ها «اسپارتاکوس» فیلم محبوب من است.
وی با اعلان اینکه در جوانی همیشه با خودم می گفتم من یا باید کارگردان شوم و یا معلم، افزوده بود: در دوره ای برای کار به روزنامه اطلاعات رفتم که جواد مجابی سردبیر بود در همان دوره ای که فریدون جیرانی هم در این روزنامه کار می کرد و رسول صدرعاملی در بخش حوادث بود. همکاری من با این روزنامه درست زمانی بود که می خواستم فیلم بسازم.
پوراحمد یادآور شده بود: در همان دوره ها فیلمنامه «تاتوره» را به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برده بودم که پس از ۱۳ بار اصلاح تصویب گردید. یادم می آید با محمدمهدی دادگو سر جوی های محوطه موزه سینما باهم قرارداد بستیم و نخستین فیلم بنیاد سینمایی فارابی را من ساختم.
وی درباره ی انتخاب مادرش برای ایفای نقش در «قصه های مجید» نیز اظهار داشته بود: داستان به این شکل بود که ما خانه و مهدی باقربیگی (مجید) را انتخاب نموده بودیم و فقط بی بی مانده بود. مادر من برای انتخاب نقش بی بی با همسایه ها و خانم های مُسن صحبت می کرد و ما از آنها تِست بازیگری می گرفتم. یادم می آید یک روز یکی از خواهرانم به من گفت تو سراغ خانم های معمولی خانه دار می روی. مادر خودمان هم این خصوصیات را دارد چرا از او برای این نقش استفاده نمی کنی. این ها درحالی بود که مادر من عاشق سینما بود؛ هفته ای دو سه بار به سینما می رفت، همه سریال های تلویزیون را می دید و در آشپزخانه اش یک رادیو داشت که دائم قصه ها را گوش می کرد، کتاب زیاد می خواند و کتاب «قصه های مجید» را هم چندبار خوانده بود. یک دوربین وی اچ اس کوچک داشتیم. مادرم را به خانه ای که انتخاب نموده بودیم به همراه مجید بردیم و به او گفتم قصه خواب نما را بگوید و ما فیلمبرداری کردیم و متوجه شدم که مادرم برای این نقش بسیارخوب است و به این شکل بود که بی بی «قصه های مجید» برگزیده شد.
وی در بخش دیگری از صحبت هایش درباره ی بازیگران جوانی که در فیلم هایش حضور داشتند، توضیح داده بود: محمدرضا فروتن و الناز شاکردوست را من به سینما معرفی کردم و افسانه بایگان سطح کارش با فیلم «خواهران غریب» عوض شد. فیلم «خواهران غریب» بسیار موفق بود در جشنواره فیلم فجر و چند جشنواره خارجی جایزه گرفت و آقای زم اصرار داشت قسمت دوم این فیلم را هم بسازیم اما من موافق نبودم و گفتم نمی خواهم خودم را تکرار کنم.
این کارگردان سینما درباره ی چگونگی ساخت فیلم «گل یخ» نیز عنوان کرده بود: روزی وحید نیکخواه آزاد به من گفت با دوستانش فیلم «سلطان قلب ها» را دیده است و پیشنهاد نمود این فیلم را به روز نماییم و به شکل دیگری بسازیم و من در ابتدا جدی نگرفتم. یک سال گذشت و بعد فکر کردم بد نیست به آن بپردازم همه اتفاق- حادثه های آن فیلم را دراماتیک کردم که در نهایت شد فیلمنامه «گل یخ» که یک سال بر روی آن کار کردم و بعد آنرا ساختم. من بدترین و بهترین فیلمم را کمتر از یک سال روی فیلمنامه آن کار نکرده ام و همه آنها را به یک میزان وسواس ساخته ام و طبیعی است که یکی خوب و یکی بد شود.
پوراحمد در پاسخ به این پرسش که کدام یک از فیلم هایش را بیشتر دوست دارد، اظهار داشته بود: همه فیلم هایم را دوست دارم اما «شب یلدا»، «اتوبوس شب»، «خواهران غریب»، «به خاطر هانیه» و «قصه های مجید» را بیشتر دوست دارم.
این کارگردان درباره ی فیلم «شب یلدا» نیز توضیح داده بود: «شب یلدا» زندگی خودم است و بدین شکل ساخته شد که خودم پلان به پلان بازی می کردم و محمدرضا فروتن تکرار می کرد. به گونه ای که وقتی مادرم در اصفهان فیلم را دیده بود کاملا متوجه شده بود که زندگی خودم است برای اینکه حرکات و نحوه بیان محمدرضا فروتن درست مثل من بود که بلافاصله به من زنگ زد و گفت کیومرث تو واقعا خودت را یک سال در خانه حبس کرده بودی و به ما نگفته بودی.
پوراحمد درباره ی حضورش در فیلم «جمشیدیه» به عنوان بازیگر هم اظهار داشته بود: سال هاست با فردین خلعتبری کار می کنم. خلعتبری بسیار آهنگساز خوب، مرد شریف، فیلسوف و دوست نازنینی است. یک روز به من گفت می خواهم فیلمنامه ای را که خودم نوشته ام، بفرستم و تو بخوانی و من خواندم و گفتم فیلمنامه خوبی است. به من گفت حاضر هستی نقش پدر در فیلم جمشیدیه را بازی کنی؟ نقش کوچکی بود اما پذیرفتم.
موزه سینمای ایران درگذشت «کیومرث پوراحمد»؛ فیلمنامه نویس، کارگردان و تهیه کننده سینمای ایران را به جامعه هنری تسلیت گفته و از خداوند برای خانواده آن مرحوم آرزوی صبر دارد.
منبع: atrotan.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب