یك نویسنده عنوان كرد

كاهش اعتماد مردم به آثار ایرانی

كاهش اعتماد مردم به آثار ایرانی عطر و تن: مهدی رجبی با بیان این كه چاپ كتاب های تالیفی بی كیفیت سبب كاهش اعتماد مردم به آثار ایرانی شده است می گوید: خود ما مخاطبان را به سمت ترجمه هُل داده ایم.


این نویسنده در گفت وگو با ایسنا، درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه به نسبت آثار تألیفی با بیان این كه مخاطبان ایرانی تشنه ادبیات خوب هستند، اظهار داشت: مخاطبان راحت تر می توانند با ادبیات ایرانی ارتباط برقرار كنند زیرا نویسنده ایرانی از دغدغه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن ها حرف می زند. اما كتاب هایی كه در ایران ترجمه می شوند كتاب های برگزیده شده از میان هزاران جلد كتاب هستند و نویسنده های این كتاب ها نوبل گرفته و از فیلترهای مختلف گذشته اند. طبیعی است از این كتاب ها استقبال بهتری شود زیرا كتاب های شناخته شده تری هستند. یك رقابت ناجوانمردانه بین تألیف و ترجمه وجود دارد. اگر كتاب ایرانی خوبی هم وجود داشته باشد محدود و معدود است. مگر چند كتاب خوب در سال بیرون می آید كه بهترین هایش بخواهد زیاد باشد؟ خود به خود از ترجمه استقبال بیشتری می گردد.

او در ادامه بیان كرد: ساختار كتاب های خارجی، ادبیات و فرم داستان گویی شان قدرتمندتر از آثار ایرانی است و نمی توان آن ها را نادیده گرفت. از سوی دیگر اتفاق بدی كه افتاده بازار از ترجمه اشباع شده و مخاطب ایرانی نسبت به آثار تألیفی بی اعتماد شده است. همینطور ناشران در این بین با نگاه منفعت طلبانه كتاب های ضعیف را وارد بازار می كنند و این سبب می گردد مخاطب گول بخورد. داستان «مرغ همسایه غاز است» هم در ادبیات ما صدق می كند و مخاطبان به آثار نویسنده های خارجی توجه بیشتری دارند.

رجبی درباره ادبیات داخل كشور اظهار داشت: بخشی از كتاب هایی كه تولید می شوند كتاب های خوبی هستند كه برای شان زحمت كشیده شده است. اما به خاطر رقابت ناجوانمردانه و نگاهی كه مخاطب ایرانی به آثار ترجمه دارد این مورد سبب شده این كتاب ها مغفول واقع شوند و خوانده نشوند. اما مسئله ای كه وجود دارد این است كه نویسنده ایرانی نمی تواند وضعیت یك نویسنده حرفه ای را داشته باشد.

این نویسنده با بیان این كه نویسندگی برای نویسنده های ما شغل نیست تصریح كرد: چون نویسندگی شغل نیست نویسنده وقت و هزینه لازم را برای نوشتن نمی گذارد. نویسنده های خارجی معمولا چهار سال صبر می كنند تا یك رمان بنویسند اما در ایران نویسنده ها می خواهند با عجله كتاب چاپ كنند كه این مورد سبب افت كیفیت كتاب های شان می گردد. یعنی نویسنده داخلی فقط می خواهد كتابی از خودش منتشر شود و وقتی برای نوشتن نمی گذارد. مخاطب ما هوشمند است و با خود می گوید اگر می خواهم كتاب بخوانم سراغ كتابی می روم كه نویسنده اش نوبل گرفته و مطرح است و با خیال راحت آن را می خوانم.

او در ادامه اظهار نمود: مشكل دیگر ما این است كه دیدگاه حمایتی نسبت به نویسنده ها وجود ندارد؛ بنابراین به قدری مشغله های زندگی نویسنده را درگیر می كند كه نمی تواند وقت و انرژی لازم را صرف كتاب كند و به قدری كتاب تولید نماید كه بازار كتاب را در دست بگیرد و از سوی دیگر بتواند در بازار بین المللی اعتبار كسب كند. كتاب های نویسنده ایرانی به زبان های دیگر ترجمه نمی گردد. اگر این اتفاق بیفتد و كتاب های ایرانی ترجمه شود مانند كتاب نویسنده های ترك، مردم به كتاب ایرانی اعتماد می كنند و در كنار ترجمه، كتاب ها به فروش می رسد.

مهدی رجبی با بیان این كه مشكل دیگر ما كپی رایت است، اظهار داشت: این مورد در كشور ما رعایت نمی گردد، بنابراین ناشران كشورهای دیگر نگاه خوبی به ما ندارند و فكر می كنند ما یك كالای فرهنگی را سرقت می كنیم؛ ازاین رو از ترجمه آثار خوب ایرانی به زبان های دیگر استقبال نمی كنند. اگر این راه هموار شود و نویسنده های خوب ما با ناشران معتبر جهانی ارتباط برقرار كنند و آثار به زبان های دیگر ترجمه شود خود به خود نگاه مردم به كتاب های تألیفی تغییر می كند و به اعتبار كتاب های ما افزوده می گردد.

او تصریح كرد: كم كاری نویسنده های ایرانی و این كه دنبال چاپ كتاب هستند تا بازار كتاب را اشباع كنند و این كه ناشران در كارشناسی شان دقت كافی ندارند و هر كتابی را چاپ می كنند سبب شده بازار پر از كتاب های ضعیف و متوسط شود. خواننده یكی، دو بار به این كتاب ها اعتماد می كند اما پس از آن فكر می كند كه ضرر كرده است و دیگر سراغ كتاب ایرانی نمی رود.

این نویسنده با بیان این كه در دهه های گذشته برای چاپ كتاب سخت گیری زیادی وجود داشت، اظهار داشت: نویسنده ها و ناشران ما دیگر نسبت به چاپ كتاب سخت گیری ندارند. تعداد ناشران ما به شكل نجومی افزایش یافته است و همه به دنبال چاپ كتاب هستند تا عنوانی داشته باشند. این مورد سبب كاهش اعتماد مردم شده است. در واقع خود ما مخاطبان را به سمت ترجمه هُل داده ایم. اگر نویسنده ها و ناشران گزیده كار كنند و كتاب های پرارزش با معیارهای درست و منطقی منتشر كنند اعتماد مخاطب ایرانی برمی گردد.

رجبی درباره تأثیر رسانه ها بر مخاطبان ایرانی در استقبال از آثار ترجمه بیان كرد: در دهه ۷۰ و یا ۸۰ روزنامه ها بر خواندن كتاب های فارسی موثر بودند. اگر نقد و مطلبی برای یك كتاب در روزنامه ای منتشر می شد مردم اعتماد می كردند اما حالا مردم به روزنامه ها گرایشی ندارند، هرچند روزنامه های ما هم مانند سابق نیستند.

او اضافه كرد: ما در گذشته منتقد به معنای واقعی داشتیم كه درباره كتاب ها بحث می كردند اما حالا منتقد نداریم و فقط نویسنده ها به صورت سفارشی یادداشتی را برای معرفی كتاب می نویسند و می گویند فلان كتاب شاهكار است اما زمانی كه مخاطب سراغ كتاب می رود می بیند این گونه نبوده است و دیگر به یادداشت ها اعتماد نمی نماید. در گذشته فقط درباره كتاب های پرارزش حرف می زدند. اگر به نقد توجه گردد منتقدان می توانند مردم را متوجه كتاب های پرارزش كنند. این مورد سبب می گردد ناشران و نویسندگان كتاب های ضعیف تولید نكنند زیرا می دانند كتاب های شان با استقبال مردم مواجه نخواهد شد.

این نویسنده با بیان این كه نمی توان گفت ترجمه وجود نداشته باشد، اظهار نمود: ما با داستان و تكنیك های ادبی با استفاده از ترجمه آشنا شده ایم. همه دنیا هم همین طور است و آثار درخشان كشورهای دیگر را ترجمه می كنند و می خوانند اما در این كار تعادل دارند. این تعادل هم زمانی تولید می گردد كه كتاب خوب تولید شود و منتقد حرفه ای وجود داشته باشد. منتقدان ما خود نویسنده ها هستند و برای هم یادداشت می نویسند و نقدی وجود ندارد. از سوی دیگر تیراژهای ما به قدری پایین است كه به مطرح شدن كتاب ختم نمی گردد.

رجبی تاكید كرد: جای خالی منتقد در ادبیات ما به شدت حفظ می گردد و اعتماد مردم به یادداشت ها و نقدهای موجود از بین رفته است.

او در ادامه با اشاره به مسئله ممیزی اظهار داشت: تأثیر این مورد در ادبیات ما انكارناپذیر است. ممیزی كتاب های فارسی با ترجمه فرق می كند. خیلی از مسائلی كه در كتاب ترجمه مطرح می گردد چون برای جهان خارج از ایران است مشكلی ندارد اما اگر این مسئله در كتاب فارسی مطرح شود خط خواهد خورد. این مورد سبب می گردد نویسنده های ما در ایران با فقر سوژه روبه رو شوند. نویسنده های ما با خودسانسوری و وسواس ذهنی روبه رو می شوند و فكر می كنند درباره هر چیزی كه حرف بزنند مشمول ممیزی می گردد. ازاین رو نویسنده ذهن خویش را فیلتر می كند و از ادبیات خلاق دور می گردد. مخاطبان هم با كتاب هایی روبه رو می شوند كه فضا و موضوعات یكسانی دارند. این مسئله در كتاب های ترجمه وجود ندارد. آن ها وارد مسائل پیچیده تری شده اند. ادبیات خلاق هم در شكستن كلیشه ها است و چون نویسنده های خارجی در این مورد موفق تر عمل كرده اند طبیعی است كه استقبال از آثار آن ها بیشتر باشد.

رجبی تصریح كرد: اگر وزارت ارشاد با نویسنده های ما همكاری كند و راه برای نویسنده ها باز باشد و بتوانند راحت تر فكر كنند و دست بر روی سوژه های بهتری بگذارند می تواند به اعتلای ادبیات داستانی كمك نماید.

او در انتها با تاكید بر این كه در كشور ما نقدی نوشته نمی گردد، اظهار داشت: بیشتر یادداشت های موجود رودربایستی بین نویسنده ها است. اگر جریان نقد به راه بود و تضارب آرا درباره كتابی شكل می گرفت مخاطبان راحت تر درباره كتاب ها تصمیم می گرفتند. جوایز ادبی كه در كشور ما راه می افتند، چه جوایز خصوصی و چه جوایز دولتی، میان تعداد محدودی از نویسنده ها است كه هوای یكدیگر را دارند و این سبب می گردد چند كتاب مطرح شود، اما اتفاقی در ادبیات ما نمی افتد و به آن كمك نمی نماید. از همه بدتر این است كه ناشران دیگر سمت گیری ندارند و هر كتابی را چاپ می كنند. امیدوارم اتفاق های خوبی برای ادبیات ما بیفتد.




1396/11/21
14:15:21
5.0 / 5
5437
تگهای خبر: ادبیات , كتاب
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۴
عطر و تن
atrotan.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر و تن محفوظ است

عطر و تن

عطر و اودکلن و لباس مردانه و لباس زنانه